Young Adult

كارگردان: جیسُن رایتمن

فيلمنامه: دیابلو کودی

بازيگران: شارلیز ترون، پاتون اوسوالت، پاتریک ویلسون و...

محصول: آمریکا، ۲۰۱۱

زبان: انگلیسی

مدت: ۹۴ دقیقه

گونه: کمدی-درام

بودجه: ۱۲ میلیون دلار

فروش: بیش از ۲۲ و نیم میلیون دلار

درجه‌بندی: R

جوایز مهم: کاندیدای گلدن گلوب بهترین بازیگر زن فیلم موزیکال یا کمدی، ۲۰۱۲

 

■ طعم سینما - شماره‌ی ۲۳: بزرگسال نوجوان (Young Adult)

 

بزرگسال نوجوان کمدی-درامی سروُشکل‌دار به کارگردانی جیسُن رایتمن، فیلمساز خوش‌قریحه‌ی سینمای امروز است. یک نویسنده‌ی رمان‌های نوجوان‌پسند به‌نام میویس گری (با بازی شارلیز ترون) ایمیلی حاوی عکس نوزاد تازه‌به‌دنیاآمده‌ی دوست دوران دبیرستان‌اش، بادی اسلید (با بازی پاتریک ویلسون) دریافت می‌کند. میویس که از شوهرش طلاق گرفته است؛ با قصد دوباره به‌دست آوردن بادی، راهی شهر کوچکِ زادگاه‌اش، مرکوری می‌شود...

تا فراموش نکرده‌ام، بد نیست به اسم فیلم اشاره‌ای کوتاه داشته باشم. "بزرگسال نوجوان" به‌نظرم برای -Young Adult- برگردان مناسب‌تری از مثلاً "بزرگسالان جوان" یا ترکیباتی مشابه آن باشد چرا که هم شخصیت اول فیلم -میویس- داستان‌های نوجوانانه می‌نویسد و هم خود او به‌نوعی، در حال‌وُهوای ایام نوجوانی‌اش باقی مانده و بزرگ نشده است.

جیسُن رایتمن و دیابلو کودی پس از تجربه‌ی همکاری موفقیت‌آمیزشان در جونو (Juno) که جایزه‌ی اسکار بهترین فیلمنامه‌ی غیراقتباسی سال ۲۰۰۸ را برای کودی به ارمغان آورد، این‌بار سراغ روایت زندگی میویس گری افسرده‌ی ۳۷ ساله رفته‌اند که به قصد زنده کردن عشقی قدیمی، وارد یک بازی باخت-باخت می‌شود. میویس در آستانه‌ی ۴۰ سالگی، هنوز نتوانسته است از خاطرات گذشته‌اش عبور کند؛ گذشته‌ای که البته در خلال یکی از گفتگو‌های او با مت، هم‌دوره‌ای معلول سال‌های دبیرستان‌اش (با بازی پاتون اوسوالت) پی می‌بریم چندان هم شاد و درخشان نبوده است.

میویسِ خودشیفته که در زمان خودش به‌نوعی مجسمه‌ی زیبایی دبیرستان بوده است و کلی خاطرخواه آشکار و پنهان داشته، حالا روزگار خوشی ندارد و تنهاست. او شاید از نظر بقیه، زنی جذاب و موفق به‌نظر برسد اما حقیقت چیز دیگری است؛ تنها جسم میویس پابه‌پای سن‌وُسال‌اش رشد کرده و این وسط، مسئله‌ی وابستگی‌اش به مصرف مشروبات الکلی هم قوزِبالاقوز شده است! میویس گویی در خوابی خوش فرو رفته است و دائم در خیالات‌اش سیر می‌کند؛ هرچقدر هم که مت سعی دارد شرایط را همان‌طور که هست، نشان‌اش دهد انگار نه انگار!

بزرگسال نوجوان -چنان‌که در ابتدا اشاره شد- در دیتابیس‌های معتبر سینمایی، تحت عنوان فیلمی کمدی-درام ثبت شده است درحالی‌که کفه‌ی ترازوی موقعیت‌های فیلم بیش‌تر به سمت درام سنگینی می‌کند تا کمدی. بزرگسال نوجوان با هر متر و معیاری، فیلم تلخی است. تلخ‌ترین و تأثیرگذارترین سکانس فیلم -و به‌عبارتی: بهترین و به‌یادماندنی‌ترین‌شان- مهمانی نام‌گذاری نوزاد بادی و بث (با بازی الیزابت ریزر) است که طی آن، میویس به‌تدریج کنترل‌اش را از دست می‌دهد و دچار فروپاشی عصبی می‌شود؛ بازی همدلی‌برانگیز شارلیز ترون در این سکانس و سکانس بعدی –که فرسوده و درهم‌شکسته به مت پناه می‌برد- از امتیازات انکارناپذیر فیلم است.

شارلیز ترون، ۸ سال پس از شاهکار اسکار گرفته‌ی خود، هیولا (Monster) [به نویسندگی و کارگردانی پتی جنکینز/ محصول ۲۰۰۳] در بزرگسال نوجوان دوباره فرصت یافته است تا خلاقانه به کاراکتری چندبعدی جان ببخشد. بزرگسال نوجوان در کارنامه‌ی خانم ترون، بزنگاهی مغتنم برای به‌ منصه‌ی ظهور رساندن بخش دیگری از توان بازیگری‌اش بوده که خوشبختانه تلف نشده است. شارلیز ترون تا انتها تماشاگر را بر لبه‌ی تیغ نگه می‌دارد چرا که گاهی میویس را دوست داریم و به حال‌اش دل می‌سوزانیم و زمانی بعد، از صمیم قلب می‌خواهیم که سر به تن‌اش نباشد!

به‌جز از سیگار کشیدنتان متشکریم (Thank You for Smoking) و بالا در آسمان (Up In The Air) -که مجال تماشایشان تا به حال دست نداده- باقی فیلم‌های جیسُن رایتمن را دیده‌ام، اقبال نشان ندادن به جذابیت‌های کاذب جنسی از مؤلفه‌های حائز اهمیت سینمای رایتمن است. در بزرگسال نوجوان نیز تنها خلوت دونفره‌ای که نظاره‌گرش هستیم -اگر بخواهم بی‌رحمی را کنار بگذارم و ادعا نکنم: منزجرکننده- بیش‌تر متأثرکننده و غم‌انگیز است تا رُمانتیک و ترغیب‌کننده. علاوه بر این مورد، جیسُن رایتمن در بزرگسال نوجوان اصولاً در جهت عکس جریان خروشان رودخانه‌ی هالیوود پارو می‌زند.

به عقیده‌ی من، توجه به جزئیات، سنگ‌بنای ماندگاری یک فیلم محسوب می‌شود؛ بذل چنین توجهی در بزرگسال نوجوان از همان تیتراژ ابتدایی قابل ره‌گیری است. بزرگسال نوجوان صاحب یک عنوان‌بندی درست‌وُدرمان، فکرشده و هدفمند است که علاوه بر زیبایی بصری، به‌نحوی ظریف، بیننده را متوجه خصیصه‌ی ذاتی میویس می‌کند. درحالی‌که سال‌هاست دیگر کسی آهنگ‌های مورد علاقه‌اش را از طریق نوار کاست گوش نمی‌دهد، میویس هنوز نوار ترانه‌ی عاشقانه‌ی روزهای دبیرستان -که بادی خوانده است- را نگه داشته، پخش‌اش می‌کند و با آن دم می‌گیرد! تیتراژ تشکیل شده است از نمایش دقیق چگونه به‌کار افتادن نوار کذایی در اجزاء داخلی ضبطِ صوت اتومبیل میویس! اسامی عوامل با فونتی شکیل، یکی پس از دیگری ظاهر می‌شوند. رایتمن و کودی هیچ تایمی را هدر نمی‌دهند و از تیتراژ هم برای شخصیت‌پردازی اسفاده می‌کنند.

بزرگسال نوجوان شاید به‌نظر بعضی‌ها جذاب نرسد و یا چیز خاصی نداشته باشد؛ اما همین‌که تکلیف‌اش با خودش روشن است و حرف مهم و تکراری‌اش -یعنی: گذشته را فراموش کن و چشم به آینده داشته باش- را به‌سادگی و ضمن احترام گذاشتن به شعور تماشاگر می‌زند، اثری قابل تقدیر محسوب می‌شود. بزرگسال نوجوان را یک فیلم ساده، سرراست، بی‌ادعا و در عین حال دغدغه‌مند یافتم... نام جیسُن رایتمن (Jason Reitman) را خوب به‌خاطر بسپارید.

 

پژمان الماسی‌نیا
دو‌شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۳

 

لینک انتشار این نقد، در صفحه‌ای دیگر:
سرور اولسرور دوم
(پس از اتمام بارگذاری، روی تصویر کلیک کنید)

 

 طعم سینما

برای مطالعه‌ی شماره‌های دیگر، می‌توانید لینک زیر را کلیک کنید:

■ نگاهی به فیلم‌های برتر تاریخ سینما در صفحه‌ی "طعم سینما"

        

نقدهای پایگاه cinemalover.ir را [بی‌اجازه] هیچ‌کجا منتشر نکنید.